اغلب برندها و تولیدکنندگان محصول در صدد هستند که بتوانند نظر مثبت مشتریان و بازار را به سمت محصولات و برند خود به کمک بازاریابی جلب کنند.
در واقع زمانی که به دنبال جلب توجه ، نظر و تمایل افراد به سمت برند یا محصول خود هستیم ، به این می اندیشیم که چگونه می توانیم محصول خود را محبوبیت ببخشیم ؟ محبوبیت ، اشاره به همان ایجاد ارزش عاطفی و روانی برای برندها و محصولات دارد. زمانی که محصول یا برندی در بازار شناخته شده نیست و افراد با چگونگی و میزان کیفیت آن آشنایی ندارند و نمی دانند که شرکت عرضه کننده این محصول تا چه حد نسبت به مشتریان خود تعهد دارد ، تنها توسط تبلیغات است که این مسیر شناخت و کسب اطلاعات هموار می شود. بنابراین ، اولین گام در مسیر ایجاد ارزش روانی توسط تبلیغات امکان پذیر است. به همین دلیل است که تبلیغات در کسب و کارها جایگاه مهم و قابل توجهی دارد. برای اینکه محبوبیت برند یا محصولی را توسط تبلیغات بالا ببریم لازم است برنامه تبلیغاتی یا آگهی تبلیغاتی که استفاده می کنیم بتواند میزان محبوبیت برند یا محصول را بالا ببرد. یکی از مواردی که می تواند ارزش روانی محصولی را از طریق تبلیغات بالا ببرد ، ایجاد رغبت در مخاطبان است.
بالا بردن رغبت و تمایل در مشتریان به عنوان هدف بازاریابی
اگر قصد داریم برای مخاطبان و افرادی که در معرض پیامهای تبلیغاتی ما قرار می گیرند ، رغبت و تمایل لازم جهت ارتباط و خرید محصولات ایجاد شود لازم است در متن آگهی تبلیغاتی از پیامها و اطلاعاتی استفاده کنیم که بتواند مخاطبان و مشتریان را برای ایجاد ارتباط تشویق کند. شاید بتوان نقش ایجاد ارزش عاطفی و روانی را از طریق مثالی که ممکن است برای شما بارها اتفاق افتاده باشد بهتر توضیح داد. به عنوان مثال فرض کنید شما سالهاست از شامپوی شرکت یا برند ویژه ای استفاده می کنید و به دلیل کیفیت مطلوب محصول ، کاملاً نسبت به خرید آن وفادار شده اید. در این شرایط ، حتی اگر شما چند باری هم تصمیم گرفته باشید که از برندهای دیگر به دلیل ایجاد تنوع یا حس کنجکاوی استفاده کنید ولی باز هم تردید نسبت به اینکه ممکن است از مزایای برند فعلی که استفاده می کنید محروم شوید شما را به ادامه خرید و وفاداری نسبت به برند وا می دارد ؛ ولی ممکن است شما به یکباره با تبلیغی مواجه شوید که در آن شامپویی را تبلیغ می کنند که علاوه بر قدرت تمیز کنندگی و تقویت کنندگی موها ، موجب رشد مجدد موهای از دست رفته شما نیز می شود.
بنابراین به دلیل بار عاطفی ، رغبت و کنجکاوی که در شما ایجاد شده است احتمال خرید شما از این برند جدید را بالا می برد. این یک مثال از تبلیغاتی و بازاریابی بود که اهمیت قدرت ایجاد رغبت و بالا بردن ارزش روانی توسط تبلیغات را به کمک آن مشاور فروش نشان می دهد. نکته مهمی که همیشه باید مد نظر قرار داد این است که هیچگاه از پیامهای غیر واقعی و اطلاعات نادرست استفاده نشود ولی می توانید متن پیامهای خود را به نحوی طراحی کنید که در متن تبلیغاتی آن علاوه بر اینکه به ویژگیهای محصولات یا برند خود اشاره می کنید بتوانید حس کنجکاوی و رغبت را نیز در مخاطبان ایجاد کنید و از این طریق به هدف خود از تبلیغات که بالا بردن رغبت و ارزش روانی محصولتان است برسید. عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارند که به بالا بردن ارزش روانی برند منجر می شوند ولی در اینجا تنها به عامل تبلیغات و نقش آن پرداخته شد.
موضوعات مرتبط :