یکی از مسائلی که در کسب و کارها و تجارت امروزی مطرح است این است که تا چه اندازه به کارکنان خود اختیار بدهیم ؟ چه زمانی به آنها اختیار بدهیم ؟ این اختیارات را در چه مواردی به آنها بدهیم ؟
تمامی این سوالات به دلیل است که در دنیای کنونی به اهمیت اختیار و آزادی دادن به کارکنان پی برده اند و می دانند که ایده های خلاقانه و انگیزه بالا برای همکاری در بین کارکنان زمانی به وجود می آید که آنها اختیارات و آزادی هایی را در حیطه عملکرد خود داشته باشند. در این مقاله به قوانین و ضوابط مربوط به اختیار بخشی به کارکنان می پردازیم.
یک) چالش های تجاری
یکی از شرایط و زمانهایی که لازم است آزادی و اختیار کافی به کارکنان خود بدهید مواقعی است که چالش های تجاری به وجود می آیند. اگر شما از قبل اطمینان کافی به کارکنان خود داده باشید و آنها با خیالی آسوده برای شما کار کنند زمانهایی که چالشهای تجاری و بازاریابی یا اقدامات غیر منتظره از طرف رقیبان به وجود می آید آنها با استفاده از آزادی که دارند هر تلاشی را برای پشت سر گذاشتن این چالشها انجام خواهند داد. در این مواقع ، آنها کاملاً به خود اطمینان دارند ، به مسئولیتهای خود واقفند و بنابراین ، منتظر نمی مانند تا شما برای آنها تعیین کنید که در این شرایط هر یک از آنها چه کار باید بکنند هر کدامشان به نوبه خود برای حل این مشکل تلاش و اقدامات لازم را انجام خواهند داد.
دو) فرصت و زمان برای عملی کردن ایده ها
زمانی که فکر می کنید شرکت شما به ایده های نو و خلاقانه جدیدی نیاز دارد ، سعی کنید انگیزه کافی برای کارکنان خود ایجاد کنید تا ایده های خود را به راحتی بیان کنند. در صورتی که ایده ها و پیشنهادات خوبی از طرف آنها وجود داشت ، اختیارات ، فضا و زمان کافی در اختیار آنها قرار دهید تا بتوانند نظرات و ایده های خود را عملی کنند.
سه) شناسایی اهداف و ارزشهای کارکنان
بهتر است سعی کنید اول از همه ، ارزشها و اهداف کارکنان خود را بشناسید. اگر نتوانستید به این شناخت دست پیدا کنید جلسه ای را تشکیل دهید تا آنها را بیشتر و بهتر بشناسید. در صورتی که اهداف ، ارزشها و انگیزه های آنها را بشناسید به راحتی می توانید تصمیم بگیرید که چه زمانی مناسب است تا اختیارات لازم را به آنها بدهید تا اهداف خود را عملی کنند.
چهار) رعایت حد تعادل در اختیار بخشی
نباید اختیارات کارکنان شما به حدی برسد که شما اختیارات و کنترل خود را در خطر ببینید. سعی کنید تا جایی که اهداف شرکت و کسب و کار شما پیش می رود به کارکنان خود اختیار و آزادی لازم را بدهید اما در صورتی که حس کردید کم کم ، اختیارات خود را از دست می دهید یا اختیارات آنها خارج از اهداف شرکت و کسب و کارتان شده است ، سمت و سوی اختیارات آنها را تعیین کرده و در صورت لزوم کم کنید.
پنج) رفع محدودیت های پیش روی خلاقیت ها
ممکن است شما در کلامتان ، مشوق کارکنان برای استفاده از اختیاراتشان باشید و چنین ادعا کنید که آزادی و اختیارات لازم برای عملی کردن ایده های خلاقانه خود در راستای اهداف کلی شرکت را دارند. اما در عمل ، به گونه ای رفتار کنید که مانع عملی شدن اختیارات آنها شوید. بهتر است حرف و عمل خود را یکی کنید و موانع پیش روی ، اختیارات کارکنان را بردارید.
شش) تقویت عملکردهای مثبت
از نظر مشاوره بازاریابی و فروش اگر کارکنانتان از اختیاراتی که شما به آنها داده اید به خوبی استفاده کردند و در مسیر پیشرفت فعالیتهای خود از این اختیارات سود بردند باید از عملکردهای مثبت آنها حمایت کنید و به موقع مورد تشویق قرار دهید. در صورتی که این واکنشها را نسبت به عملکرد آنها داشته باشید می توانید در بهبود عملکرد آنها و تشویق سایر کارکنان بسیار موثر باشید.