مراحل مشاوره بازاریابی در مازندران به طور کلی شامل موارد زیر است که عبارتند از:
- دریافت و فهم ماموریت و مسئولیت سامانه و مجموعه و اثر بازاریابی در اجرا و محقق شدن آن.
- مشخص ساختن مقاصد بازاریابی.
- تدوین و آنالیز دادهها و معلومات مرتبط با نقاط مثبت و منفی دستگاه و امکانات و شانس و خطرات جو و فضای بازار.
- جمع آوری و تهیه استراتژی بازاریابی با نظر به این مسئله که دستگاه و مجموعه در پی رفع چه دستهای از احتیاجات و تقاضاها میباشند و این احتیاجات مرتبط به چه اشخاصی میباشد.
- اعمال و انجام استراتژیهای بازاریابی.
- مشخص ساختن ملاکهای سنجش عملکرد.
- سنجش امور بازاریابی در فاصله و اقدامات مشخص و به وجود آوردن تحول در آن.
مشاوره بازاریابی در مازندران هدفمند باید باشد یعنی :
در مارکتینگ هدفمند سازمان و کمپانی به شناسایی بخشهای مهم و اساسی بازار اقدام مینماید آنگاه از بین آنان تعدادی از بخشهای بازار را گزینش مینماید و سپس محصولاتی را ایجاد میسازد و دستورکارها و طرحهای ویژه مارکتینگ را فراهم میسازد که به طور دقیق ویژه هر کدام از این بخشهای بازار باشد.
مشاوره بازاریابی در مازندران و به طور کلی مارکتینگ هدفمند از سه قسمت ایجاد میشود:
تقسیم بندی بازار: نخست یک بازار نامتناسب و ناهمگون به ریز و کوچک بازارهایی با ویژگیهای سازگار و مساعد بخش بندی میگردد. اشخاصی که در یک ریز بازار جای میگیرند با هم احتیاجات و تقاضاهای همانندی دارند ولی احتیاجات و تقاضاهای هر ریز بازار با سایر ریز بازارها متمایز میباشد. از این رو میبایست برای هر قسمت بازار آمیخته مارکتینگ جداگانهای فراهم و آماده ساخت.
نشانه گیری در بازار: در این فاز مطابق گیرایی و کشش هر قسمت از بازار مشابه نیروی فی نفسه بازار ، ارزش و بهای رشد ، کثرت کشمکش و رقابتها و به علاوه ارزیابی و مطالعه رسالت و مقاصد سازمان و کمپانی تعدادی از قسمتهای بازار گزینش میگردد.
گزینش موقعیت: در این وهله با ایجاد درجه و موقعیتی برجسته و بیهمتا در فکر و قلب مصرف کنندگان و خریداران میبایست اولویت و برتری رقابتی ثابت و استواری برای مصرف کننده و خریدار ایجاد گردد.
مشاوره بازاریابی در مازندران جهت تقسیم بندی بازار
هر مشتری بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، احتیاجات و تقاضای مخصوص به خود را دارد. بنابراین هر مشتری یک بازار مجزا به شمار میآید. ولی نظر به این که اغلب سازمانها و کمپانیها با مشتریان فراوانی مواجهه میباشند که میبایست تمرکز خویش را متوجه گروه عظیمتری از مشتریان کنند. بنابراین بازار را در مارکتینگ هدفمند در سطحهای گوناگونی بخش بندی میکنند که عبارتند از:
بازاریابی متراکم : بسیاری از سازمانها و کمپانیهای عظیم در آغاز وارد شدن به بازار از این شیوه بهره میگیرند و در برابر تمام مصرف کنندگان و خریداران خویش تنها یک گونه فرآورده و خدمات به کار میگیرند. در عصر حاضر ویزیتورها تمرکز خویش را متوجه بازارهای تقسیم بندی شده میکنند. زیرا با فراوانی بازارها کشمکش و مسابقه در بین سازمانها و کمپانیها در جهت تحصیل قسمتهای بازار رفیعتر و بیشتر زیادتر شده و از طرفی با پیشرفت میزان سواد ، وضعیت مالی و اطلاعات افراد مصرف کنندگان و خریداران علایق و تقاضاهای دشوارتری یافتهاند.
بازاریابی براساس قسمتهای خاصی از بازار : در مارکتینگ هدفمند کمپانیها با شناختی از گوناگونی احتیاجات و تقاضاها و علایق مصرف کنندگان و خریداران به مارکتینگ براساس قسمتهای خاصی از بازار توجه میکنند. در این شیوه کمپانی تلاش میکند قسمتهای عظیمی از بازار را از یکدیگر جدا سازد و کالاها و خدمات خویش را به شکلی به بازار عرضه نماید که احتیاجات تعدادی از قسمتها را رفع سازد. در این شیوه کمپانیها احتیاجات و تقاضاهای مصرف کنندگان و خریداران را خوبتر تشخیص میدهند و برای خریداران مورد هدف مطلوبترین راهها و روشهای ایجاد نمودن پیوند و تماس را مشخص ساخته و مطلوبترین محصولات را هرضه مینمایند.
مارکتینگ کوچک: در مارکتینگ هدفمند مقصود از مارکتینگ کوچک ارائه کالاها و خدمات و تهیه دستور کارها و طرحهای مارکتینگ به صورتی است که مطابق علایق اشخاص و اهالی مناطق ویژهای باشد. مارکتینگ کوچک در بردارندهی مارکتینگ ناحیهای و بومی و مارکتینگ شخصی میشود.