بازارسازی و بازاریابی دو مفهومی هستند که به وفور در ادبیات مربوط به کسب و کار و تجارت با آنها مواجه می شویم.
از زمانی که خرید و فروش و تجارت مطرح شده است این دو مفهوم نیز مورد استفاده قرار گرفته اند. می توانیم به جرأت بگوییم که از همان آغاز تجارت به شکلی نامحسوس و غیر مستقیم در پروسه خرید و فروش با هر دوی این واژه ها مواجه می شویم. بازاریابی امروزه بیشتر در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ، گوشی های تلفن همراه ، ایمیلها ، رادیو و تلویزیون و رسانه های چاپی مانند مجلات مورد استفاده قرار می گیرد.
بازاریابی یکی از مهمترین زنجیره های فروش است که می توانیم به شکلهای مختلف آن را انجام دهیم. برای مثال ، برخی از برندهای بزرگ و مشهور دنیا در بدو ورودشان به بازار قبل از اینکه شروع به بازاریابی بکنند این امکان را فراهم کردند که مشتریان بتوانند از محصولات آنها برای مدتی به صورت رایگان استفاده کنند. زمانی که مشتریان از این محصولات به صورت رایگان استفاده می کردند به مزیتهای آن پی می بردند و رغبتشان برای خرید آن افزایش پیدا می کرد.
به نظر مشاوره بازاریابی ، از طرفی چون این برندها به تازگی وارد بازار شده بودند و قصد داشتند خودشان را به مشتریان معرفی کنند پس محصولات تولید شده آنها نسبت به برندهای شناخته شده ارزان تر بود. از سوی دیگر ، استفاده رایگان برای مدت مشخص به مشتریان ثابت می کرد که محصول جدید آنها چیزی کمتر از محصول برندهای شناخته شده ندارد و در ثانی از قیمت پائین تری نیز برخوردار است.
به همین دلیل مشتریان تصور می کردند که با خرید این محصول به نوعی سود خواهند کرد چرا که با قیمت کمتر ولی کارآیی و کیفیت تقریباً برابری را تهیه می کنند. به همین ترتیب این برندهای تازه کار نیز مشتریان خود را در بازار به دست می آوردند. بنابراین ، بازارسازی کردن بسیار مقدم تر از بازاریابی است. شما ابتدا باید بازارهای مورد نیاز خود را بسازید و در نهایت پس از یافتن مشتریان و بازارهای مورد نیاز خود به بازاریابی مشغول شوید.
البته برخی از نظریه پردازان نیز معتقد هستند که بازاریابی مقدم بر بازارسازی است و عقیده آنها بر این است که بازارهای کنونی با بازاریابی بیشتر مطابقت دارند تا بازارسازی.
چیزی که مهم است این است که اهمیت دادن به تقدم یا تاخر این دو مفهوم موجب از بین رفتن هدف اصلی شما در بازار نشود. در واقع هر دوی آنها برای جلب توجه مشتریان و سپس افزایش میزان فروش است. در بازاریابی تأکید اصلی بر فروش محصولات دارد ، در حالی که در بازارسازی به دنبال جستجوی نیازهای مشتریان و زمینه های تغییر یافته سلیقه و خواسته ها و تقاضاهای آنها است. بنابراین ، زمانی که برای محصولی به دنبال یافتن بازار مناسب هستیم ابتدا باید بازارسازی اتفاق بیافتد و سپس در فرآیند بازاریابی قرار بگیریم.
به طور کلی می توان گفت هر دوی این فعالیتها به دنبال بهبود موقعیت محصول و شرکت در میان مشتریان هستند. در هر دوی آنها قصد دارند میزان رضایت مندی مشتری را از محصولات افزایش دهند و در کنار آن نام شرکت خود را در میان رقیبانی که در بازار دارند را برجسته سازند. همه این اقدامات برای این هدف است که هم بازارسازی و هم بازاریابی در نهایت به افزایش فروش که هدف نهایی هر برند و شرکتی است منجر می شود.
می توانید با کمک بازارسازی و سپس با تکنیکهایی که برای بازاریابی وجود دارد به هدفتان در بازار دست پیدا کنید و مشتریان مد نظر خود را جذب کنید. بنابراین شناختن این دو مفهوم و کاربردهای آنها برای موفقیت در بازار بسیار مهم است.
موضوع مرتبط :