بازاریابی چیزی نیست که به صورت یک شبه اتفاق بیافتد. بازاریابی یک پروسه است و لازم است همه فعالیتهای شما با یکدیگر همسو شوند.
مهم نیست منظور از بازاریابی چیست بلکه مهم این است که شما در دنیای مدرن امروز باید به فکر بازاریابی باشید ؛ چرا که فعالیتهای اقتصادی شما بدون بازاریابی نمی تواند با دوام باشد. بازاریابی یک فرآیند است که شما در آن به عرضه یک محصول یا خدمات به بازار اقدام می کنید و سعی می کنید یک قیمت متناسب با ارزش محصولتان را نیز برای آن تعیین کنید. مهم ترین مسئله ای که باید در نظر داشته باشید این است که نباید فعالیتهای زود بازده یا کوتاه مدت را با فرآیند بازاریابی اشتباه بگیرید. از همه مهمتر اینکه شما باید در بازاریابی یک نگاه بلند مدت به همه چیز داشته باشید تا بتوانید به طور دائم در بازار حضور داشته باشید. یک اشتباه بزرگ که در بازاریابی ممکن است شرکتها و افراد مرتکب شوند داشتن نگرشها و هدفهای کوتاه مدت است. برای موفقیت در این مسیر و نگاه بلند مدت به بازاریابی باید به نکات زیر توجه کنید.
یک) آیا مشتری برای محصولات یا خدمات شما وجود دارد ؟
در اولین قدم باید به این پاسخ برسید که آیا محصولی که شما تولید و عرضه می کنید در بازار مورد تقاضا قرار خواهد گرفت ؟ یا اینکه مشتریانی برای آن وجود خواهند داشت ؟ لازم نیست در ابتدا زمانی که پاسخ این سوال را می دهید صد در صد مشتریان بازار را بتوانید جلب کنید. بلکه همین که بتوانید یک پنجم مشتریانی که در بازار وجود دارند را به سمت محصول خود جذب کنید یا اینکه احساس نیاز به محصول یا خدماتتان را در آنها ایجاد کنید کافی است. زیرا میزان موفقیت شما در ابتدای بازاریابیتان و به دست آوردن مشتریان بسیار اندک خواهد بود. در بسیاری از مواقع نیز ممکن است شرکت شما یا محصول جدیدی که تولید کرده اید با شکست مواجه شود. اما این نحوه مقابله و برخورد شما با این رویداد است که به طور کامل از بازار کنار بکشید یا اینکه به تلاش خود ادامه دهید تا بتوانید میزان مناسبی از بازار را به خود اختصاص دهید.
دو) آیا مشتری های بالقوه خود را به خوبی می شناسید ؟
نکته مهم دیگر در این که نگاه طولانی مدت به بازار و بازاریابی داشته باشید این است که از طریق مطالعاتی که قبل از وارد کردن محصول جدید به بازار دارید بتوانید مشتریان خود را به خوبی بشناسید و دقیقاً بدانید که چه گروهی از مشتریان می توانند به صورت بالقوه جزء مشتریان شما باشند و به محصول شما نیاز داشته باشند. علاوه بر این بهتر است رقیب ها یا شرکتهایی که هم اکنون عهده دار ارائه این محصول یا خدمات به بازار هستند نیز به خوبی بشناسید تا بتوانید خلأهای عملکرد آنها را با تولید یا ارائه محصول و خدمات جدید به بازار پر کنید. زیرا مهم ترین مسئله این است که شما یک نوآوری در فعالیت خود داشته باشید تا مشتریان به سوی شما جذب شوند.
در صورتی که چنین نوآوری نداشته باشید نمی توانید بازار مناسبی را به دست آورید یا در طولانی مدت با رقیبهای خود رقابت کنید. بهتر است اول مخاطبان و مشتریهای خود را پیدا کنید و سپس با توجه به نیاز آنها و نقص های بازارهای موجود به طرح یک ایده جدید در زمینه ارائه خدمات به آنها باشید. اگر این تحقیقات را قبل از ورود به بازار انجام دهید تا حد زیادی می توانید زودتر بازار مورد نیاز را به دست آورید و تبلیغات را با صرف هزینه کمتری انجام دهید.
سه) بازار آینده را در نظر بگیرید
درست است که گفتیم در ابتدای ورود به بازار نمی توان انتظار داشت که میزان فروش بالا باشد و پائین بودن میزان فروش یکی از عادی ترین چیزهایی است که در بدو ورود به بازار اتفاق می افتد. اما باید با تحقیقات دقیق به این نتیجه برسید که آیا می توانید یک میزان بزرگی از بازار را در آینده به دست آورید یا نه ؟ چرا که شما در ادامه فعالیت خود نیاز دارید سهم بیشتری از بازار را به دست آورید. برای این کار بهتر است مشخص کنید که تا چه میزان از محصول خود را در نظر دارید در مدت زمانهای مشخص مانند یک روز ، یک هفته ، یک ماه و یک سال به فروش برسانید. با تعیین این زمانها می توانید تعیین کنید که تا چه اندازه موفق بوده اید.
چهار) مشتریان در یک حوزه مشخص
شما نمی توانید به چند مشتری که در مناطق جغرافیایی مختلف پخش هستند اکتفا کنید و چنین فکر کنید که بازار شما به اندازه کافی وجود دارد. بلکه شما باید به این فکر کنید که آیا بازار مورد نیاز شما در منطقه جغرافیایی مورد نظرتان به اندازه کافی وجود دارد یا نه ؟
اگر قبل از ورود به بازار این چهار نکته اساسی را در نظر بگیرید و مطالعات لازم را داشته باشید می توانید با یک آینده نگری مناسب وارد بازار شوید و تنها به برنامه های کوتاه مدت و بازاریابی های زود بازده اکتفا نکنید.
موضوعات مرتبط :