هوش تجاری (به انگلیسی Business Intelligence) ؛ بیشتر اوقاتی که خودرو خود را کنار خیابان پارک می کنید و پس از گذشت ۱۵ دقیقه که به سمت آن باز می گردید با یک آگهی تبلیغاتی زیر برف پاک کن آن مواجه می شوید، شما آن را برمی دارید و دور می اندازید، متأسفانه در عرصه بازاریابی دیجیتالی نیز با همین مشکلات موجه هستیم.
با رشد و توسعه بازاریابی دیجیتال بازاریابان این عرصه، مخاطبان خود را در مکان های نادرست هدف قرار می دهند و با این حرکت آنها را عصبانی می کنند .
البته این مشکل یک راه حل خوب دارد و آن هم هوش تجاری می باشد. هوش تجاری به شما برای راه اندازی یک کسب و کار سودآور کمک می کند و شما می توانید از شرکت های بازاریابی در این زمینه کمک بگیرید، می توانید با استفاده از هوش تجاری در بازاریابی کسب و کارتان همه امور را آسانتر کنید و مشکلات را به سرعت حل نمائید .
چگونگی استفاده از هوش تجاری برای حل مشکلات کسب و کار
سعی کنید در هنگام گوش دادن دقت کنید:
شما باید آنچه را که مورد علاقه مشتریان است بشناسید. برای این کار قبل از این که بر روی یکی از رسانه های دیجیتال سرمایه گذاری نمایید باید با استفاده از ابزارهای اجتماعی سمعی و بصری علاقه مشتریان را بررسی نمائید. شما می توانید با استفاده از یافته هایی که با گوش کردن به دست آورده اید وارد ۴ مرحله زیرین شوید.
۱– یک ارزش ارائه کنید.
شما باید یک راه برای بالا بردن ارزش بیابید، وقتی شما یک ارزش افزوده ایجاد کنید، ناخودآگاه کیفیت زندگی مخاطبان شما ارتقاء پیدا خواهد کرد. شما باید در ذهن خود اینگونه استدلال کنید که این کار آخرین هدف شما است و شفاف نمایید که شما چه کسی هستید؟ نماینده چه کار و چه شرکتی هستید ؟ دلیل صرف هزینه از سمت مخاطبان شما چیست ؟ آنها باید شما و کار و محصولاتتان را خیلی خوب بشناسند و شما نمی توانید با اضافه کردن ارزش به محصولات و خدمات خود، کاری کنید تا مشتریان شما را به خوبی بشناسند .
۲– جذابیت ایجاد کنید .
خوب است بدانید وقتی شما ایجاد جذابیت می کنید از حواس پرتی مشتریان کاسته می شود، و می توانید آنها را به سمت خود جذب کنید. شما می توانید یک متخصص قصه گو باشید و از خصوصیات کالا و خدمات خود به خوبی تعریف کنید مثلأ شرکت شما چه کاری انجام می دهد و یا برند ی که شرکت شما را معرفی می کند نمایانگر چیست ؟ و با استفاده از محصولات خدمات شما چگونه دنیا برای زندگی به جایی بهتر و دوست داشتنی تر تبدیل خواهد شد.
شما با گوش دادن به مخاطبان و با استفاده از اطلاعات بدست آمده از این گفتگوها می توانید به عنوان یک اهرم برای یادگیری در جلب مشتریان استفاده کنید. ولی میان ترس و شفاف سازی مرز باریکی است که چنانچه فکر می کنید ممکن است این مرز باریک را قطع نمائید پس مطمئنأ این اتفاق می افتد. بنابراین به روش هایی باید فکر کنید که بجای ایجاد ترس در وجود شما، بتوانید مشتریان را خوشحال و متعجب کنید.
۴– هنگامی که مشتری را هدف قرار داده اید حتما به او احترام بگذارید .
شما نباید در هنگام هدف قرار دادن مشتریان زیاده روی نمائید. باید بتوانید تعادلی میان هدف ها، آگاهی و خطرات ناشی از ناراحتی ها ایجاد کنید. وقتی مشتریان را می بینید مانند ملاقات با یک دوست برخورد کنید و بدانید که هیچ کس از محدودیت خوشش نمی آید و سعی کنید هنگامی که مشتری را می بینید، که تمایلی برای خرید از شما ندارد به او احترام بگذارید .
شما می توانید با استفاده از هوش تجاری کسب و کارتان را رونق بخشید و با مشتریان سریعتر ارتباط برقرار کنید و بدانید مشتریانی که با دلایل درست از شما خرید کرده اند به شما وفادار می مانند و برای شما مشتریان زیادی معرفی خواهند کرد .
مقاله مرتبط:
چگونگی مدیریت تصمیمات سهامداران در مورد امور جاری شرکت