آنچه از نتایج تحقیقات بازار به دست آمده است نشان می دهد که اکثر تصمیماتی که منجر به شکست در عملیاتی کردن استراتژیهای بازاریابی می شود ، استفاده از فنون یا تاکتیکهای غلط و ناکارآمد است.
اگر شما استراتژیهای مناسبی را طراحی کرده باشید ولی راه عملی کردن این راهبردها و استراتژیها راه اشتباه یا ضعیفی باشد ، احتمال شکست راهبردهای شما بالا می رود. شاید به نظر برسد که طراحی دقیق استراتژیهای بازاریابی یکی از بخشهای اصلی در بازاریابی رقابتی است. در حالی که فنون به کارگیری این استراتژیها بسیار مهمتر است چون ممکن است استفاده از فنون غلط به کلی شما را دچار شکست کرده و راهبردهای مناسب شما را تبدیل به راهبردهایی ناکارآمد و به درد نخور کند. بنابراین در این مقاله به ارائه فنون و تاکتیکهایی می پردازیم که شما را در عملی کردن راهبردهای بازاریابی رقابتی کمک خواهد کرد.
یک) استفاده از فنون مربوط به زمان مناسب
چه وقتهایی بهترین زمان برای رقابت هستند ؟ آیا می توانیم در هر زمانی اقدام به رقابت با محصولات رقیب کنیم ؟ در درجه اول باید بدانیم که هر شرکت یا برندی نمی تواند در هر زمانی به رقابت در بازار بپردازد!. در درجه دوم ، معمولاً شرکتها به دو دسته پیشگامها و پسگامها تقسیم می شوند. پیشگامها ، شرکتهایی هستند که برای اولین بار اقدام به ارائه خدماتی جدید در بازار کرده یا یک کالای جدیدی را به بازار معرفی می کنند. شرکتهایی که برای اولین بار اقدام به این کار می کنند معمولاً سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص می دهند.
پس در این زمینه ، شرکتهای دیگر نمی توانند با این شرکت رقابت کنند یا سهم بیشتری از بازار مربوط به محصول مورد نظر را در بازار داشته باشند. معمولاً پس از اینکه شرکتهای پیشگام در بازار به درستی شناخته شدند و محصول خود را به بازار معرفی کردند و توانستند سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهند شرکتهای پسگام پا به عرصه می گذارند. شرکتهای پسگام ، شرکتهایی هستند که از تکنولوژی و محصولات شرکت پیشگام استفاده می کنند و دست به تولید مشابه می زنند. هر چند این شرکتها در زمینه رقابت با شرکت پیشگام ضعیف هستند و توانایی مقابله و رقابت با آن را ندارند ولی مزیتهایی نیز دارند که این شرکتها را ترغیب به پیروی از شرکتهای پیشگام می کند.
از جمله این مزیتها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-شرکتهای پسگام لازم نیست هزینه زیادی را صرف ایجاد و توسعه یک صنعت کنند.
-این شرکتها پس از اینکه چنین صنعتی راه افتاد و از رونق آن در بازار و وجود مشتریان برای این محصول جدید مطمئن شدند دست به تولید محصول می زنند.
پس زمانی که شما هزینه های کافی برای ایجاد یک صنعت و محصول جدید را ندارید و فکر می کنید نمی توانید از پس هزینه ها و بار سنگین آن برآیید یا اینکه از ریسکهای وارد شدن به یک صنعت یا تولید محصول جدید می ترسید ، می توانید از این تاکتیک در بازار استفاده کنید و از مزیتهای آن بهره مند شوید.
دو) استفاده از فنون مربوط به موقعیت حمله یا دفاع
بنظر مشاوره بازاریابی ، در این فنون معمولاً شرکتها با توجه به موقعیت خود تصمیم می گیرند یکی از این دو نوع را انتخاب کنند. اگر فکر می کنید محصولی را تولید کرده اید که می تواند رقیب جدی محصول موجود در بازار باشد و موقعیت آنها را به چالش بکشد می توانید از فنون حمله استفاده کنید. اما در صورتی که محصول و شرکت شما توانایی مقابله با محصول رقیب اصلی و بزرگ در بازار را ندارد لازم است از فنون دفاع استفاده کنید. در این تاکتیک یا فن شما باید بازار فعلی خود در بازار را حفظ کنید و مواظب باشید که مورد تهاجم رقیبهای اصلی و بزرگ شما قرار نگیرد.
در مورد(یک) و (دو) به تاکتیکهای اصلی در بازاریابی رقابتی اشاره شد. شما در هر موقعیتی در بازار که باشید این دو تاکتیک اصلی به شما کمک می کند که بتوانید مناسب ترین راه را برای استفاده از توانمندیها و موقعیت خود انتخاب کنید.
موضوعات مرتبط :