۵ شاخص بازاریابی Marketing Index موضوع این مقاله است. این ۵ شاخص بازاریابی در ارزیابی عملکرد بازاریابی و فروش شما را یاری می نمایند.
در کسب و کارها و بازاریابی ، برخی مفاهیم وجود دارد که از آنها سوء برداشت می شود یا اینکه برخی از افراد با قصد و نیت ، هدف استفاده نادرست از این مفاهیم بازاریابی را در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر خود دارند. در این قسمت به چند نمونه از این مفاهیم اشاره شده و توضیح داده خواهد شد.
شاخص بازاریابی یک) NPS
این حروف اختصاری ، خلاصه شده “امتیاز خالص ترویج کننده” است. از طریق این شاخص ، شرکتها می توانند به میزان رضایت و جلب توجه مشتریان و مخاطبانشان نسبت به کالای خود پی ببرند. اما واقعیت این است که سودآور بودن یک کالا با اینکه خریداران و مشتریان چقدر از آن محصول راضی هستند متفاوت است. چه بسا کالایی با کیفیت خوبی عرضه شده باشد و مشتریان از آن کالا بسیار راضی باشند ولی در کل میزان فروش و سودآوری آن کالا چندان چشم گیر نباشد. یکی از راههای جلب رضایت بیشتر و سودآوری بالا این است که آن کالا را با قیمت پائین تری نسبت به سایر شرکتها عرضه کنید و خدمات پس از فروش بدهید. این عوامل میزان سود شما را بیشتر افزایش خواهند داد.
شاخص بازاریابی دو) CLV
حروف اختصاری CLV به معنی” ارزش عمر مشتری ” است. این جمله به ارزش نقدی یا مزیتهای مالی ارتباط با مشتریان دائمی شرکت اشاره دارد. اما در واقع بازاریابان و مدیران شرکتها باید بدانند که زمانی که CLV شرکت را مورد بررسی و محاسبه قرار می دهند نباید مخارجی را که برای تبلیغات و جذب مشتریان جدید و یا حفظ مشتریان دائمی خود خرج می کنند به حساب بیاورند و جزو هزینه ها محسوب نکنند زیرا تبلیغات ، جذب و حفظ مشتریان نوعی سرمایه گذاری دراز مدت است نه هزینه.
شاخص بازاریابی سه) وسعت توزیع کالا در بازار یا سهم بازار
اغلب تولید کنندگان ، بازاریابان و هیئت رئیسه شرکتها معتقدند که هر چه یک محصول سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد در واقع آن محصول و یا شرکت موفق تر است. در حالی که تحقیقات و تجربه نشان می دهد که این عقیده همیشه صحیح نمی باشد. زیرا گاهی ممکن است کالای به خصوصی توانسته باشد سهم زیادی از بازار را به خود اختصاص دهد ولی با یک تغییر جزئی در بازار و یا تغییر و تحول در سلیقه مشتریان ، این محصول کنار گذاشته می شود و در نتیجه نه تنها سودآور نیست بلکه ممکن است متضمن خسارت نیز باشد. البته سهم بازار در مواقعی که یک نام تجاری “برند” جایگاه خاص خود را پیدا کرده است نقش مهمی در فروش و سودآوری دارد.
شاخص بازاریابی چهار) افزایش میزان طرفداران یک برند
گاهی ممکن است بازاریابان یک طرح یا استراتژی را به تازگی پیاده کرده اند در نتیجه ، میزان مخاطبان و مشتریانی که این برند را می پسندند حاصل طرح و استراتژی خود می دانند. یکی از راهها این است که طی یک تحقیق و پژوهش به این یافته دست پیدا کنند که آیا تعداد افرادی که این برند را می پسندند و یا طرفدار این برند هستند آیا قبل از اجرای طرح و استراتژی آنها نیز همین اندازه بوده است یا اینکه بعد از اجرای طرح آنها افزایش داشته است. در صورتی که به پاسخ این سوال برسند بهتر می توانند استراتژیهای بعدی را برنامه ریزی نمایند.
شاخص بازاریابی پنج) برگشت دائمی سرمایه
سعی کنید در برنامه ریزیها و تصمیم گیریها اگر به عنوان مثال محصول A به صورت دائمی سودآور است و هزینه ها و سرمایه ها به شرکت بر می گردد ولی نسبت به کالای B که فقط در یک یا دو سری سودآور است ولی سود آن بیشتر از کالای A است ، کالای که به صورت دائمی ولی کمتر سودآور است را انتخاب کنید یعنی کالای A. زیرا در طولانی مدت سودی که حاصل از کالای A است بیش از سودی خواهد بود که از فروش کالای B به دست می آید.