اگر از شما بپرسند بهترین شرکتی که نوشابه تولید می کند کدام است ؟ یا بهترین تولید کننده محصولات ورزشی در بازار کیست ؟
یا بهترین شرکت خودروسازی کدام هست ؟ مطمئناً نام شرکت کوکاکولا ، نایک و بنز را بر زبان خواهید آورد. بنابراین اگر شما به عنوان یک شرکت نوپا تصمیم بگیرید در این زمینه ها فعالیت کنید حتماً به این فکر می کنید که بهترین محصول را در این زمینه ها تولید کنید ، اما باید بگوییم که متاسفانه موفق نخواهید شد ؛ زیرا قبل از شما ، همه این شرکتهای بزرگ به این موضوع فکر کرده اند و راه حلی را برای مقابله با شرکتی که بخواهد بهتر از محصول آنها را تولید کند پیدا کرده اند. پس با این مثال ساده به راحتی می توانیم به عقیده نادرستی که وجود دارد پی ببریم.
این عقیده نادرست این است که “بهترین محصول است که در بازار مشتریان خود را پیدا می کند و می تواند در بازار باقی بماند”. در حالی که باید این فکر اشتباه را از ذهن خود دور بریزید. چرا که اگر تصمیم بر تولید بهترین محصول نسبت به رقیبان داشته باشید دیر یا زود جایگاه خود را در بازار از دست می دهید و با رقیبهای قدرتمندتری مواجه می شوید. پس بهتر است به جای فکر کردن به بهترین بودن به این فکر کنید که اولین باشید.
زیرا ، اگر تصمیم داشته باشید محصول یا خدماتی را برای اولین بار به بازار عرضه کنید تا مدتها می توانید در بازار باقی بمانید و مشتریان خود را حفظ کنید. پس به راحتی می توان به این نتیجه رسید که اول بودن خیلی مهمتر از بهتر بودن در بازار است. زیرا بهتر بودن یک رویایی است که تحقق پیدا کردن آن خیلی با واقعیت جور در نمی آید ولی اول بودن همیشه می تواند در بازار اتفاق بیافتد. تجربه نشان داده که بیش از نود درصد تلاشها و برنامه های بازاریابی شرکتها برای این است که بتوانند محصول یا خدماتی بهتر از محصولات موجود را به بازار عرضه کنند.
ولی اگر نتوانید در زمینه فعالیت و تخصص خود در بازار جزو شرکتهای رهبر و موسس باشید تمامی این برنامه های شما محکوم به شکست هستند. شرکتی که به عنوان یک شرکت رهبر شناخته شده است توانسته برای اولین بار محصولی را به بازار معرفی کند نه اینکه حتماً بهترین محصول را به بازار عرضه کند. پس برای عملی کردن برنامه های خود باید تلاش کنید یک طبقه بندی جدیدی در بازار برای خود ایجاد کنید.
بسیاری از شرکتها حتی از اینکه به طبقه بندی جدید فکر کنند اجتناب می کنند. زیرا آن را برای خود رویای بزرگ و دور از دسترسی می بینند. آنها در پاسخ به اینکه می توانند برای خودشان طبقه بندی جدیدی ایجاد کنند معمولاً این عقیده را مطرح می کنند که بازار جدیدی وجود ندارد که آنها بخواهند در آن زمینه وارد شده و پیشگام باشند. اما باید گفت که این عقیده یک عقیده نادرست و دست و پا گیر است و جلوی تلاش شما را می گیرد. قرار نیست شما با طبقه بندی جدیدی که در بازار ایجاد می کنید ، تکنولوژیهای جدید نیز وارد کنید.
شاید این فکر است که بسیاری از شرکتها را از معرفی محصول یا طبقه جدید منصرف می کند. آنها به اشتباه فکر می کنند که باید تکنولوژی و فن آوریهای جدیدی نیز وارد بازار کنند. در حالیکه شما می توانید یک طبقه و محصول جدید با همان تکنولوژیهایی که در بازار وجود دارد تولید کرده و به بازار معرفی کنید. به عنوان مثال ، اگر شما در زمینه مواد شوینده فعالیت می کنید به این فکر کنید که در این زمینه چه محصول جدیدی می توانید تولید کنید ؟
از نظر مشاوره بازاریابی ، مانند شرکتهایی که برای اولین بار دست به تولید صابونهای مایع زدند و توانستند نخستین شرکتی باشند که موفقیت تجاری بزرگی در این زمینه به دست بیاورند. به طور کلی باید گفت ، فقط در صورت رهبر بودن است که هم می توانید بهترین و هم اولین باشید. لازم است خودتان را به یک پیشگام در بازار تبدیل کنید. گاهی ممکن است یک فکر یا نوآوری ساده شما را در بازار به یک پیشگام تبدیل کند. پس همیشه لازم نیست دست به یک کار بزرگ بزنید.